در برهوت

من در برهوت تنها نیستم..برهوت با من است

در برهوت

من در برهوت تنها نیستم..برهوت با من است

من بعد از او...

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۹ فروردين ۹۶، ۰۰:۴۷ - مهندس بیکار
    هممم....
  • ۱۸ خرداد ۹۵، ۱۰:۱۴ - ❤منتـــظر المهدی 313❤
    قطعا...

چرا سبز نمیشه؟

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۵۲ ب.ظ

پدر گفت: مادرت به آسمان‌ها رفته.

 عمه گفت: مادرت به یک سفر دُور و دراز رفته. 

خاله گفت: مادرت آن ستاره‌یِ پُر نورِ کنار ماه است...


دختر بچه گفت: مادرم زیر خاک رفته است!

عمه گفت: آفرین، چه بچه‌یِ واقع بینی، چقدر سریع با مسئله کنار آمد.


دختر بچه از فردای روزِ دفنِ مادرش، هر روز پدرش را وادار می‌کرد او را سر قبر مادرش ببرد. آن جا ابتدا خاک گور را صاف می‌کرد، بعد آن را آب پاشی می‌کرد و کمی با مادرش حرف می‌زد.


هفته‌ی سوم، وقتی آب را رُوی قبر مادرش می‌ریخت، به پدرش گفت: پس چرا مادرم ســبز نمی‌شود!؟


👤 بلقیس سلیمانی

📚 بازی عروس و داماد (مجموعه داستان معاصر ایران - نشر چشمه)



موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۲
سکوت ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی